بحران عربی در خلیج فارس پایان می یابد؟

دکترعلیرضارضاخواه-بحران در روابط قطر و عربستان در حالی بیش از هشت ماه تداوم داشته که تمامی اقدامات میانجی گرانه به ویژه از جانب کویت با شکست مواجه شده است. عربستان به همراه امارات، بحرین و مصر در حالی از خرداد 96 قطر را به اتهام حمایت از تروریسم و ارتباط با ایران محاصره کرده و تمامی روابط خود را با این کشور قطع کرده اند که تلاش های ریاض برای به راه انداختن موجی بین المللی علیه قطر شکست خورد و تنها چند کشورریز با عربستان علیه قطر همراه شدند. با این وجود در شرایط کنونی عادل الجبیر وزیر خارجه سعودی طی سخنانی در پارلمان اروپا در بروکسل اعلام کرد: «قطری ها حمایت مالی از جبهه النصره در سوریه و جنبش حماس را متوقف کرده و به دولت خودگردان فلسطین اجازه حاکمیت بر غزه را داده اند. این تغییرات مثبت است. ما امیدواریم شاهد تغییرات بیشتری باشیم چرا که خواستار داشتن روابط طبیعی با این کشور هستیم». این سخنان الجبیر در نگاه نخست به معنای این است که عربستان در برابر قطر کوتاه آمده و به دنبال بهبود روابط با این کشور است». اما این سخنان الجبیر چگونه تفسیر می شود. الوقت در این زمینه دو سناریو مطرح می کند:
سناریوی نخست: تلاش برای ارائه چهره ای مصالحه جو
سناریوی نخست در این زمینه این است که عربستان در برابر خواسته های خود درباره قطر کوتاه نیامده و همچنان به دنبال آن است تا دوحه در جهت گیری های منطقه ای، حمایت از گروه های فلسطینی، ارتباط با ایران به ویژه نقش آفرینی در شورای همکاری خلیج فارس مطیع و پیرو سیاست های ریاض باشد. اما در شرایط کنونی انتقادات بین المللی از ریاض به دلیل سیاست خارجی تهاجمی این کشور و تلاش برای دامن زدن به بی‌ثباتی در منطقه افزایش یافته است. به همین علت عربستان با هدف رهایی از فشارهای بین المللی سعی دارد به صورت نمایشی خود را خواستار پایان بحران در شورای همکاری خلیج فارس معرفی و با این اقدام خود را عامل ثبات و خواستار صلح در بین کشورهای عربی مطرح کند. در واقع در این سناریو به رغم اعلام موضعی نرم نسبت به قطر، اما همچنان عربستان حاضر به امتیازدهی نبوده است و بر پذیرش شروط خود از سوی دوحه تاکید خواهد کرد. بنابراین مواضع الجبیر درباره علاقه ریاض به بهبود روابط با دوحه تنها یک نمایش سیاسی تلقی می شود چرا که دامنه و عمق اختلافات اعضای شورای همکاری خلیج فارس بسیار بزرگ‌تر از آن است که بتوان در آینده کوتاه مدت راه حلی برای آن ها در نظر گرفت.
سناریوی دوم: عقب نشینی به دنبال شکست
اما درباره اظهارات الجبیر سناریوی دیگری نیز مطرح است و آن نیز اجبار عربستان به عقب نشینی از مواضع سرسختانه گذشته در برابر قطر است. دلایل این امر را می‌توان در موارد متعددی جست وجو کرد. نخست آن که عربستان در سه سال گذشته شکست های متعدد منطقه ای را تجربه کرده است. تقابل با محور مقاومت و به ویژه ایران، درگیر بودن در جنگ یمن و بروز اختلاف با امارات در جنوب این کشور، اختلافات و ناآرامی های اجتماعی -سیاسی در داخل عربستان، مقابله با نفوذ حزب ا... در لبنان و حمایت از معارضین مسلح در جنگ سوریه بخش‌هایی از این ماجراجویی پرهزینه منطقه ای برای ریاض بوده است. در چنین شرایطی عربستان سعی دارد با اولویت بندی مسائل و مشکلات به نوعی پرونده های مهم منطقه ای را مدیریت کند چرا که توان و ظرفیت های دیپلماسی عربستان امکان پیگیری همه این پرونده ها را ندارد. اولویت ریاض در منطقه نیز برخورد با محور مقاومت است. بنابراین ریاض سعی دارد تا پس از هشت ماه چراغ سبزی در جهت از سرگیری روابط با قطر نشان دهد. علاوه بر این رسانه های عربی اعلام کردند که مقام‌های ارشد کشورهای عربستان سعودی، امارات و قطر قرار است ظرف دو ماه آینده با «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا دیدار کنند. در واقع فشارهای غرب به ویژه ایالات متحده بر محمد بن سلمان برای پایان دادن به تحریم قطر یکی دیگر از علل مهم نرمش یک باره سعودی‌ها می‌تواند در نظر گرفته شود.در صورت تحقق این سناریو و به عبارتی کوتاه آمدن عربستان از شروط 13گانه خود، این امر برای سعودی‌ها بدون هزینه نخواهد بود و در عمل بیانگر پذیرش شکست در مقابل دوحه تفسیر خواهد شد. دلیل این امر آن است که برخلاف ادعای الجبیر درباره تغییر رفتار قطر، در هشت ماه گذشته قطر بیش از هر زمانی به ایران به عنوان رقیب عربستان نزدیک شده است. از بعدی دیگر این امر به معنای بی‌توجهی محمد بن سلمان و تیم وی به محدودیت‌ها و ظرفیت‌های قدرت عربستان در سیاست خارجی در طرح ریزی برنامه های بلندپروازانه تبدیل شدن به قدرت برتر منطقه ای است که نتیجه آن شکست برای این کشور بوده ، بنابراین در این مدت این کشورهای محاصره کننده قطر بوده اند که با پی بردن به ناکامی سیاست های خود علیه قطر به دنبال تغییر رفتار خود علیه دوحه هستند.